سه نشان از برجستهبودن مهارت نويسندگي شما
سندرم فريبكار، يكي از اصطلاحات مورد علاقه در ميان فريلنسرها و بهويژه، جامعهي نويسندگان فريلنسر است. بسياري از نويسندگان، نسبت به دستاوردهاي خود، احساسِ ناكافي بودن، ناقص بودن يا كمكيفيت بودن ميكنند. برخي از نويسندگان، هنگامي كه پيشنويسِ مقاله، فصلي از رمان يا حتي، محتوانويسي براي يك پويش (كمپين) ايميلي را به پايان ميرسانند، احساس ميكنند كه كار انجام گرفته، براي جلب رضايتِ مشتري يا برآوردن نيازهايِ كيفي در استانداردهاي جهاني توليدِ محتوا، كافي نيست. پيدايش اين تصور، با توجه به ذهنيبودنِ مفهوم «نوشتهي خوب»، امري منطقي است.
سندرم فريبكار
سندرم فريبكار (Imposter يا Impostor)، را ميتوان اينگونه تعريف كرد:
هنگامي كه شما به بالا بودنِ تواناييهاي خود شك داريد و احساس ميكنيد فردي دورو هستيد؛ دچار «سندرم فريبكار» شدهايد.
اين امر، براي هر فرد و با هر شرايطي، ممكن است روي دهد؛ اما، بيشتر براي افرادي كه در سطح موفقيت بالايي در كار يا زندگي شخصي خود قرار دارند، رخ ميدهد. علت آن اين است كه گاهي پيدرپيشدنِ موفقيتها بر روي اين افراد، چنان تأثيري ميگذارد كه از خود ميپرسند: «آيا من شايستهي اين تقدير، تشكر و پيروزي هستم؟». اين افراد، پس از به سرانجام رساندن هر بخشي از كار يا پشتِ سر گذاشتن سختيهاي زندگي، براي قبول موفقيتهاي خود، دچار دشواري و سردرگمي ميشوند. آنها فكر ميكنند كه در حال كلاهبرداري يا كمفروشي در ارايهي اين دستاوردها هستند؛ در حالي كه، بسياري از اين دست تصورات، حتي اندكي هم نزديك به واقعيت نيست.

اين احساسِ تقلب، در نويسندگان تازهكار و همچنين، در نويسندگاني كه در رشتههاي زبان و ادبيات فارسي، روزنامهنگاري يا بازاريابي تحصيل نكردهاند، بسيار رايج است. متأسفانه، اين احساس به نبردي روزانه براي بسياري از نويسندگان و فريلنسران تبديل شده است. غالباً، وقتي يك مقاله يا پروژهي محتوانويسي را به پايان ميرسانيد، بلافاصله دستمزدِ كار به شما پرداخت ميشود؛ اما، هيچ بازخوردي دريافت نميكنيد و بنابراين، نميدانيد كه مقالهي خوبي كار كردهايد يا نه. نداشتنِ ديد كافي نسبت به نتيجهي كار، به شما اجازه نميدهد تا بدانيد كه چگونه بايد براي پيشرفت كردن در مهارتها و توانمنديهاي خود برنامهريزي كنيد.
سه شاخص كليدي براي تشخيص مهارت نويسندگان فريلنسر
با اين حال، در سامانهي پرسپت اين امكان فراهم شده است تا شما بتوانيد تعيين كنيد كه نوشتهي شما «خوب» است يا نه. در ادامه، سه شاخص كليدي از تأثيرگذاري و پسنديده بودنِ نوشتهي شما در ميان خوانندگان، آورده شده است:
1 – مخاطبان از شما مقالات بيشتري درخواست ميكنند؛
اين بارزترين شاخصي است كه نشان ميدهد هر آنچه كه مينويسيد، در حال اثرگذاري بر ذهن مخاطب است. طبق تجربهي ما، بيشتر افرادي كه نويسندگانِ محتوا يا بازاريابها را استخدام ميكنند يا به آنان سفارشِ محتوا ميدهند، حتي نميدانند كه «خوب نوشتن» چگونه است و براي آن به چه مهارتهايي نياز است؛ بلكه، آنچه آنها ميدانند و ميتوانند درك كنند، تنها اين است كه از زماني كه شما شروع به نوشتن براي آنها كردهايد، فروش آنها بالا يا پايين رفته است و بازخورد مثبت مخاطبان آنها، افزايش يا كاهش قابل توجهي داشته است. در حقيقت، اين تنها آماري است كه آنها به آن اهميت ميدهند. بنابراين:
اگر مشتريان از شما ميخواهند تا براي آنها بيشتر بنويسيد؛ به اين معني است كه مهارت نويسندگي شما آن اندازه خوب است كه بر عملكرد آنان تأثير مثبتي گذاشته است. مطمئن باشيد كه اگر كار شما بد باشد، آنها ديگر دستمزدي براي كار شما پرداخت نميكنند.
بسيارند مثالهايي كه در آن، كيفيتِ مقالات يك نويسنده به چشم خوانندهاي بسيار عالي آمده است و پس از پيشنهاد محتوانويسي براي او به عنوان فريلنسر و در نتيجهي آن، موفقيت در افزايش عملكرد وبسايت يا كسبوكار وي، آن خواننده به عنوان مشتري ثابتِ محتواهاي نويسنده تبديل شده است. بنابراين، آشكار است كه توانايي نويسندگان، در برنامهريزي براي افزايش كيفيت نويسندگي خود از طريق تحليلِ بازخوردهاي محتوا، سبب برخورد يك تير به دو نشان شده است.

2 - توجه مخاطبان، معطوف به كار شماست؛
صرف نظر از از برنامهها، وبسايتها و شركتهاي استخدام فريلنسر كه داراي نظامِ پرداخت براساس هزينهي از قبل تعيين شده و تأييديهي مشتري براي پرداخت هستند، مشخص كردن اين كه آيا نوشتهاي «مناسب» است يا نه، دشوار مينمايد. در برخي سامانهها اين كار فوقالعاده آسان انجام ميگيرد. در اين سامانهها اگر مخاطبان بيشتري با شما تعامل ميكنند و بازخورد زيادي دريافت ميكنيد، ميتوانيد نتيجه بگيريد كه نوشتهي شما حداقل در نيمهي راه «مناسب» شدن است. البته، اين امر تنها با انتشار مداوم محتوا، امكانپذير است و بر اين اساس، شما بايد نگاه خود را تنها به كارتان معطوف كنيد. اگر شما به طور مداوم در حال انتشار باشيد، مخاطبان شما را در خاطر نگه ميدارند و در نتيجه به طور مداوم به صفحهي كاربري و مقالات شما رجوع كرده و نظر ميدهند، كف ميزنند، محتوايتان را به اشتراك ميگذارند و هر مشاركت ديگري كه ممكن باشد را انجام خواهند داد. اين نشانههايي براي اثبات آن است كه شما نويسندهي خوبي هستيد.

فراموش نكنيد كه «خوب نوشتن» امري ذهني و تا حدي سليقهاي است؛ نوشتهي شما فقط به ميزاني كه مخاطب خاص شما براي آن قايل است، ارزش دارد. به نظر شما تفاوت بين يك نقاشي 100 ميليارد توماني و يك نقاشي 100 هزار تومني چيست؟ حقيقت آن است كه، اين آثار هنري اين اندازه ارزش دارند كه مخاطبان آن حاضرند براي آن پول بپردازند. بنابراين، «هنر» و «توانمندي» از نظر مخاطبان معني مييابد و نبايد اين اشتباه را در ذهن خود بپرورانيد كه كميت و كيفيتِ ذهني خودتان يا استانداردهاي دانشگاهي و تخصصي، به تنهايي براي ارزشمند شدن اثر شما كافي هستند؛ بلكه، بايد متوجه باشيد كه جلبنظر جامعهي مخاطبان شما و تعامل با آنان، يكي از شروط لازم براي درك ارزشِ واقعي كارتان از سوي آنهاست. براي بسياري از نويسندگان و توليدكنندگان محتوا، اينكه كارشان به خوبي و آساني در دسترس مخاطبان قرار گرفته، پيام و درونمايهي اثر را در اختيار آنان قرار داده و زندگي آنها را تحت تأثير قرار ميدهد، يك دستاورد بزرگ و كاري ارزشمند است.
3 – آثار شما، منحصربهفرد و شاهكار است.
اين مورد، برخلافِ ظاهر آن، چيزي دستيافتني است؛ در واقع، جوهرهي اين ايده آن است كه كار شما به جاي شما صحبت ميكند و به حدي اثر ميگذارد كه به عنوان تبليغي براي شما عمل نموده و براي كارهاي آيندهي شما به صورت خودكار بازاريابي ميكند. اگر خوانندگان و مشتريان بالقوه با شما ارتباط برقرار مينمايند، به اين معني است كه آنها نوشتهي شما را به اندازه كافي دوست دارند تا از شما درخواست محتوا كنند.

تنها بر پيشرفت مهارت نويسندگي خود تمركز كنيد
سندرم فريبكار، پديدهاي روانشناختي و كاملاً واقعي و رايج است؛ اما، بروز آن هيچ اشكالي ندارد! زيرا، اگر از شما درخواست محتواي بيشتري ميشود، مخاطبان با شما تعامل ميكنند يا موردتوجه خاص قرار ميگيريد، نشان از اين است كه هيچ كمبودي در مهارت، توانايي، كيفيت و اثرگذاري بر مخاطب نداريد. اگر عدهي اندكي به شما و اثرتان روي خوش نشان نميدهند و با موج منفي مواجه ميشويد، هيچ اهميتي ندارد. روشهاي بسياري براي نوشتن وجود دارد: از نوشتن براي پول گرفته تا ايجاد ارتباط، تأملات شخصي يا حتي صرفاً يك سرگرمي قديمي كه از سر گرفته شده است. همهي اين دلايل، ارزشمند هستند و مهمتر از آن كه گفتهها گفته شود و نوشتهها نوشته شود، اين است كه نويسندگي، شما را خوشحال ميكند، از آن لذت ميبريد و بر خوانندگان اثر مطلوبي ميگذاريد.
ما اين حقيقت را دائماً به نويسندگان فريلنسر يادآور ميشويم كه پاسخ به اين پرسش كه «از كجا بدانيم كه نوشتهي ما در اثرگذاري بر مخاطب موفقيتآميز بوده است؟» براي شما و زندگي نويسندگي شما بسيار مهم است. پرسپت، برخلاف شركتها و وبسايتهايي كه هيچ ديدگاهونظر، نرخ بازديد، تعاملات كاربر يا هيچ آمارِ پيشرفتهاي را براي تحليل و برنامهريزي با نويسندگان به اشتراك نميگذارند، صفحاتِ اطلاعاتي و ابزارهاي مديريتي قدرتمندي در اختيار نويسندگان قرار داده است؛ تا به آساني براي رشد مهارتهاي نويسندگي و توليد محتواي خود برنامهريزي نمايند. علاوهبراين، تيمهاي پشتيباني و تحريريهي پرسپت نيز به طور مؤثري براي كمك به افزايش كيفيتِ كاريِ نويسندگان، هميشه در دسترس قرار دارند. بنابراين، از اين كه زندگي نويسندگي شما پيشرفت كرده و مخاطبانتان با شما روزبهروز پيوند عميقتري برقرار ميكنند، بهرهي بيشتري ببريد. به آساني و با راحتيِ خيال بنويسيد، از آن لذت ببريد و اطمينان داشته باشيد كه براي كار ارزشمندي كه انجام ميدهيد، مورد تكريم مادي و معنوي مخاطبانتان قرار ميگيريد.
«شما تنها با نوشتن است كه تبديل به نويسندهاي توانمند ميشويد؛ پس، بنويسيد، بنويسيد و بنويسيد.»