7 كابوسي كه نويسندگان فريلنسر دارند و راههاي مقابله با آنها
بسيارند كساني كه ميگويند اگر بخواهيد تنها همان كاري را انجام دهيد كه دوست داريد، هرگز شغلي به دست نخواهيد آورد و لازمهي كسب شغل، تن دادن به كارهايي است كه دوست نداريد. اما، هر فريلنسري ميداند كه اگر مشغول كاري كه دوست دارد شود، هميشه و با تمام علاقهي خود در حال تلاش خواهد بود و بعيد است بيكار بماند و در آينده موفق نشود.
چرا استرس داشتن (نويسندگان فريلنسر) طبيعي است؟
برقراري تعادل ميان كار و زندگي به عنوان يك فريلنسر به خودي خود سخت است و با چالشهايي مانند مشترياني كه نميدانند چه چيزي را ميخواهند، مايل نيستند ارزش واقعي كار را بپردازند يا فكر ميكنند كه اگر كار را خودشان انجام ميدادند، ميتوانستند مابقي را پسانداز كنند، سخت تر هم مي شود. هنگامي كه براي اولين بار كار خود را شروع ميكنيد، بسياري از مشتريان وجود دارند كه ميخواهند از تازهوارد بودن شما در دنياي فريلنسري حداكثر استفاده را ببرند.

اگر به فكر راه اندازي كسبوكار خود به عنوان فريلنسر هستيد، برخي از مشكلاتي كه بايد مراقب آنها باشيد تا به كابوسي براي شما بدل نشوند را در ادامه خواهيم آورد:
1 - متقاضياني كه خود را بيميل نشان ميدهند
ارايهي بد نمونه كار و رزومهي نويسنده به مشتري، منجر به رد شدن پيشنهادهاي كاري او و عدم شكلگيري همكاري ميان آنها ميشود و اين امري كاملاً طبيعي است. اما، اين كه هنگام جستجوي كار بتوانيد مشتري خوب را از مشتري بد تمايز دهيد، مهم است. ممكن است مشتريان شما رزومهاي را كه شما ارايه ميدهيد، دوست داشته باشند و وقتي براي پيگيري با آنها مكاتبه كنيد، ناگهان ابراز ترديد كنند و مطمئن به نظر نرسند. همچنين، ممكن است براي برطرف شدن شكشان از شما كاري بخواهند: «آيا ميتوانيد چند نمونه كار ديگر ارايه دهيد؟» يا «آيا ميتوانيد مدتي به صورت آزمايشي و رايگان مشغول شويد؟». آنها اطمينان دارند كه خودشان ميتوانند اين كار را انجام دهند، اما به هر دليلي، ميخواهند ببينند كه از شما چه كاري ساخته است. در نهايت و با پذيرش شرايط، چند كار براي آنها انجام خواهيد داد كه بعيد است كوچكترين هزينهاي براي آن پرداخت شود و تصميم نهايي آنها اين خواهد بود كه شما را استخدام نكنند! اين تجربهاي است كه بهتر است با آن روبرو نشويد.
راهحل
اعتماد به نفس داشته باشيد و چنين مواردي را رها كنيد و از اين نوع مشتريان نيز دور شويد. درست است كه كنار گذاشتن يك مشتري احتمالي سخت است، به ويژه هنگامي كه به تازگي فريلنسر بودن را شروع ميكنيد. اما، قانون شماره يك در مورد فريلنسينگ را به ياد داشته باشيد:«خودت را دستِ كم نگير». اگر مشتري احتمالي، به دنبال نمونهاي از كار شماست، آنها را به نمونهكارهاي منتشر شدهي خود هدايت كنيد نه اينكه آنها را (حتي اگر خام باشند) در اختيار آنان قرار دهيد. اگر آنها از شما يك دورهي آزمايشي ميخواهند، ميتوانيد يك طرحِ پرداخت آزمايشي براي خودتان تنظيم كنيد كه بتوانيد با آن گذران زندگي كنيد. توجه كنيد كه اين طرح را بايد به صورت كتبي به مشتري خود ارايه دهيد، دراين صورت مشتريهاي شما بعداً بهانهگيري نخواهند كرد.
2 - متقاضي هيچ زمينه و دانش فني دربارهي كار پيشنهاديش ندارد
به طور معمول، مشتريان براي جبرانِ شكاف در مهارتهاي خود، به سراغ فريلنسرها ميآيند. اما، هر چند وقت يكبار مشترياني پيدا ميشوند كه واقعاً از ماهيت كاري كه از شما ميخواهند انجام دهيد، چيزي نميدانند. به طور مثال، راهاندازي يك صفحهي تجاري در لينكداين كه به صفحهي شخصي مشتري متصل نباشد، به هيچوجه منطقي به نظر نميرسد؛ اما حتماً با موارد مشابه با اين مورد برخورد خواهيد داشت!
راه حل
بعضي اوقات، فهميدن آن كه مشتري تا چه اندازه از درخواست خود دانش دارد، غيرممكن است. اما، اطمينان از آگاهي يافتن مشتري از آنچه كه شما به او ارايه ميدهيد، بسيار حياتي است. فهرستي دقيق از خدماتي را كه قصد داريد به هر مشتري ارائه دهيد، تهيه كنيد. اگر آنها يك تيم محتوا يا بازاريابي دارند، مي توانيد در صورت امكان، با هماهنگي با آنها كار كنيد.
3 - متقاضي ميخواهد دائماً در تماس و دسترس باشيد
يكي از مزاياي مهم فريلنسرينگ اين است كه خوتان ساعت كار خود را تعيين ميكنيد. يكي از مهمترين اشكالات اين است كه مشتريان تمايل دارند كه شما هميشه در دسترس باشيد.
راه حل
اگر براي مدتي به عنوان فريلنسر كار كرده باشيد، احتمالاً ميدانيد افرادي هستند كه فكر ميكنند كه شما دائماً در دسترس هستيد. شما بايد با تعيين ساعاتِ كاري منظم از اين مشكل پيشگيري كنيد. ساعاتي را در نظر داشته باشيد كه تمايل داريد و ميتوانيد به ايميلها، پيامهاي رسانههاي اجتماعي و تماسهاي خود پاسخ دهيد. به اين ترتيب، مشتريان ميدانند كه چه زماني و چگونه ميتوانند از شما انتظار پاسخ داشته باشند. اين يك روش ساده و حرفهاي براي تعيين مرزهاي زماني ميان شما و مشتريتان است.
4 - متقاضي از ابتدا به دنبال پرداخت دستمزد مناسب نيست
با افزايش محبوبيت توليد محتوا، مشاغل فريلنسري و كسبوكارهاي محتوا-محور از محبوبيت بيشتري برخوردار ميشوند. بسيار ديده شده است كه متقاضيان توليد محتوا در آنها نرخهاي كمي را براي پيشنهادهاي تك موردي ارايه داده و در عوض، نويد فرصتي عالي براي فريلنسرهاي تازهكار ميدهند. اما، پذيرش كار از اين متقاضيان منجر به مشكلات زيادي ميشود. يك مورد بسيار رايج، درخواست مقالههايي است كه تنها دستورالعمل مشتري چند كلمهي كليدي است كه در نهايت به اظهار عدم تطابق با خواستههاي مشتري و كسر دستمزد منجر ميگردد.
راه حل
ما هرگز پيشنهاد نميكنيم از اين وبسايتها پرهيز كنيد. اين سايتها، راهي عالي براي شكلگيري نمونهكارها و ملاقات با اولين مشتريان شما هستند؛ اما، مواظب مشترياني باشيد كه با نويد «فرصتهاي طولانيمدت همكاري در آينده» پيشنهادهاي كمدرآمدي به شما ارايه ميدهند. با متقاضيان در تماس قرار بگيريد و از تعداد دفعات پاسخگويي آنها و ميزان منطقي و صريح بودن دستورالعملهاي آنها دربارهي پيشنهادهايشان يادداشتبرداري كنيد. شما در اغلب اين سايتها فرصت آن را داريد كه فهرستي از مشتريهايي كه حاضر نيستيد با آنان كار كنيد، تهيه نماييد. از اين فهرست براي از بين بردن شانس برخورد با مشتريهاي بد، استفاده كنيد.
5 - متقاضي براي ارجاع كار منت ميگذارد و قصد پرداخت دستمزد ندارد
اين يكي كاملاً ملموس است. «خيليها ميخواهند اين فرصت همكاري كه ما به شما ميدهيم را به دست بياورند» و «رقابت بسيار شديد است و خيليها حاضرند رايگان براي ما كار كنند تا ...» از آن دست جملات است كه حتماً شنيدهايد. اين مدل همچنين به عنوان «شما در حال كسب تجربهايد.» نيز معروف است! حقيقت اين است كه تجربه، اجاره خانهي شما را پرداخت نميكند. عادت كنيد به مشتريان يادآوري كنيد كه رايگان كار نميكنيد.
راه حل
گزينه هاي ارزان زيادي براي محتوا در اينترنت وجود دارد؛ پس، شما بايد بتوانيد در مقابل مشتريان براي ارزش خود و كارتان بايستيد. يك راه عالي براي اين كار، يافتن يك مربي، مشاور يا همصنفي است؛ شخصي كه مي تواند به شما در نحوهي تعيين قيمت، چگونگي تهيه يك طرح كسبوكار شخصي و جايي كه ميتوانيد اولين مشتري خود را پيدا كنيد، كمك كند. هنگامي كه شما درك بهتري از انتظارات منطقي خود داشته باشيد، اجتناب از «مصالحه» در مورد نرخ و دستمزد آسانتر خواهد بود. البته، برخي از موارد وجود دارد كه شما فقط با تجربه به دست خواهيد آورد و با گذشت زمان ياد مي گيريد چه زماني و در مورد چه چيزي، مايل هستيد سازش كنيد.
6 - متقاضي ميخواهد روال كار را به صورت مداوم تغيير دهد
گاهي اوقات، مشتري شما سابقهي طراحي يا بازاريابي دارد و اين تا حدي عالي است، زيرا از دام مشترياني كه واقعاً نميفهمند شما چه ميكنيد يا چرا كارتان براي آنها ارزشآفريني دارد، رهيدهايد. با اين حال، گاهي دردسر ديگري پيش ميآيد و آن اين است كه در حالي كه در يك قدمي پايان كار هستيد؛ مشتري به شما مراجعه ميكند و ميگويد: «اگر اين كار را ميكرديم چطور؟» يا «من ديروز ... را ديدم، واقعاً عالي بود، آيا ميتوانيم در زمينهي ... هم چيزي به كار اضافه كنيم؟» و «من فكر ميكنم افزودن ... ممكن است ايدهي خوبي باشد، نظر شما چيست؟». اين طرز برخورد ميتواند ماهها شما را با ايدهها و جزييات جديد دست به گريبان كند و ضمن آن كه دستمزدي نگرفتهايد، شما را از يافتن مشتريها و پيشنهادهاي جديد بازدارد.
راه حل
هميشه انتظار برخي بازنويسيها و بازنگريها ميرود و اين كاملاً طبيعي است كه مشتريها بخواهند طي مسير، تغييراتي در كار ايجاد كنند. اما، بازنويسيِ كامل، تغيير ساختاري پروژه شامل اين موارد نيست. قبل از شروع كار، با مشتريان در جلسهاي بنشينيد و از او بپرسيد كه به دنبال چه چيزي هستند. اگر آنها مي خواهند در جنبهي خلاقيت كار شركت داشته باشند، در جلسهي مشتركي با آنها روي ايدهها فكر كنيد و از شروع كار مطمئن شويد كه به كجا ميخواهيد برسيد. در مورد بازنويسيهاي ناگهاني و فراگير، كلمات جادويي شما براي مقابله با آنها عبارتند از: «اين چيزي نيست كه ما در مورد آن بحث كرديم، بلكه ...»، «ما قبلاً در مورد آن بحث نكرديم، اما من خوشحالم كه گزينههاي اضافي را براي شما قيمتگذاري كنم..» يا «اين همان چيزي نيست كه ما در مورد آن بحث كرديم اما اگر شما مي خواهيد، ميتوانيم جلسهي طوفان فكري ديگري برگزار كنيم، نرخ ساعتي من براي جلسات اضافي ... است.» و غيره. درست است كه شما ميخواهيد رفتار حرفهاي توأم با صميميت خود را با مشتري حفظ نماييد، اما قبل از اينكه دستمزدي دريافت كنيد، 6 ماه در يك كار گير كرده باشيد؛ لذا، شما بايد ميزان تعهد خود را براي مشتري روشن كنيد. در واقع، تمايل شما به انعطاف پذيري و تركيب آن با درك ارزش واقعي زحمتتان، ميتواند ارزشي را كه براي مشتري به ارمغان ميآوريد، افزايش دهد!
7 - متقاضي پس از ارجاع كار كاملاً خود را كنار ميكشد
در انتهاي ديگر طيف مشتريان، فردي است كه واقعاً نميخواهد كاري با پروژه داشته باشد. آنها مشترياني هستند كه به هيچوجه در توليد محتوا مشاركت ندارند. اين مورد لزوماً چيز بدي نيست، مشروط بر اينكه آنها دستورالعملهاي خوبي براي لحن، سبك و هر جنبهي ديگري از كار ارائه دهند. اما، همهي مشتريان چنين نميكنند و در نهايت ممكن است به سبكي از وبلاگ اشاره كنند كه ميخواهند شما از آن الگوبرداري كنيد يا اين كه چند كلمه يا عبارت كليدي را كه ميخواهند از آن استفاده كنيد را به شما بدهند اما در مورد مخاطبي كه سعي در جلب آن دارند به شما چيزي نگويند. اين طرز برخورد نااميدكننده است اما، معمولاً به دليل عدم آگاهي مشتريان از نيازهاي فريلنسر است.
راه حل
هنگامي كه كاري را تحويل ميگيريد، مسئوليت برقراري ارتباط با مشتري با شماست. نيازهايتان را مختصر و دقيق بنويسيد و هر اطلاعاتي را كه در شرح كار وجود ندارد، به آنها اطلاع دهيد تا فراهم آورند. اگر در تأييد اين مسأله مشكلي نداريد، از آنها بخواهيد كه نمونههايي براي سبك و لحن محتوا و مخاطبِ هدف آن ارايه دهند. فراموش نكنيد كه هيچكس نميخواهد شما را استخدام كند و محتواي اشتباهي دريافت كند.
كلام آخر...
فريلنسينگ براي افرادي كه انعطافپذيري را دوست دارند و ميتوانند از درون خود انگيزه بگيرند، مسير شغلي نويدبخشي است؛ اما، آن را انتخابي آسان نميكند. كار با برخي از مشتريان كاملاً دشوار است؛ با اين همه و در بيشتر موارد، منشأ اين مسأله برقراري ارتباط نادرست با مشتري است كه ميتوانيد آن را پيش از آن كه به يك مشكل بزرگ تبديل شود، پيشبيني و حلوفصل كنيد. اين بدان معناست كه شما بايد مشتريان باكيفيت خود را حفظ كرده و كساني را كه دردسرساز هستند و به دنبال خلق ارزش براي شما و خودشان نيستند، رها كنيد.