با مُشت به صورت ترس بكوبيد!
آيا شما از جمله نويسندگان فريلنسر و داراي مشكل اعتماد به نفس هستيد؟
شما به تبليغ مشاغل و مجلات فكر ميكنيد، اما در واقع خودتان اين كار را انجام نميدهيد، زيرا فكر ميكنيد به اندازه كافي خوب نيستيد. يا شايد شما در مقايسه خود با ساير نويسندگان فريلنسر كه به نظر ميرسد باهوشتر، خلاقتر، موفقتر هستند، گير كردهايد.
اگر تا به حال به عنوان يك نويسنده فريلنسر چنين احساسي داشتهايد، تنها نيستيد. اگر اجازه دهيد ترس و عدم اعتماد به نفس مانع شما شود هرگز به اهداف نوشتن خود نخواهيد رسيد. حقيقت اين است كه، حتي موفقترين نويسندگان فريلنسر نيز ترديد، ترس و نااميدي دارند. اما آنها ميدانند كه چگونه با آنها مقابله كنند، بازده خود را حفظ كنند و به جلو حركت كنند.
آماده هستيد كه با مشت به صورت ترس خود مشت بزنيد و به حرفه نويسندگي آزاد خود رونق دهيد؟ نحوه انجام اين كار در چند مورد زير آمده است.
چرا فريلنسري كار سختي ميشود؟
وقتي احساس كمبود اعتماد به نفس ميكنيم يا حتي فقط نوعي افسردگي داريم، تمايل داريم تمام موارد منفي را كه براي ما اتفاق افتاده است به خاطر بسپاريم. ما همه چيزهاي مثبت را فراموش مي كنيم، و باعث اين نوع مارپيچ رو به پايين ميشود كه ما را در گير نگه ميدارد.
چگونه يك پرونده خوب نويسندگي براي خود بسازيم؟
پوشهاي را براي خود نگهداري كنيد كه در آن هر ايميل يا پيام شخصي را كه از شما تعريف ميكند. اين پيامها حتي ميتواند پيام محبت آميزي باشد كه شما از نزديكان خود دريافت ميكنيد. وقتي احساس كرديد به يك اعتماد به نفس احتياج داريد، ميتوانيد تعدادي از آنها را مرور كنيد. و خيلي زود، به اين فكر كنيد كه:
"اين را به ياد مي آورم. من كار خيلي خوبي انجام دادم كسي اين را واقعاً دوست داشت. من يك بازنده نيستم. "
شما همچنين مي توانيد درباره موفقيتها، تعارفات يا نوشتن پروژه هاي كامل خود مانند وبلاگ خود، يا نامه جستجوي خود كه يك رويا را به شما تحميل كرده است، وبلاگ يا ژورنال بزنيد.
هر نويسنده مستقل بايد موفقيت خود را ثبت كند. باور كنيد، وقتي احساس ترس يا كاهش اعتماد شديد مي كنيد، يا اتفاق منفي براي شما ميافتد، حتي بزرگترين اتفاقات مثبت زندگي حرفه اي خود را فراموش خواهيد كرد. با خواندن اين پرونده ميتوانيد اعتماد به نفس بيشتري براي ادامه كار فراهم كنيد.
براي تقويت اعتماد به نفس، فريلنسرها چه نوع تغيير ذهنيتي را بايد ايجاد كنند؟
به ياد داشته باشيد، همه چيز مربوط به شما نيست. ما تمايل داريم كه فكر كنيم جهان به نوعي پيرامون ما مي چرخد. و هنگامي كه از طرف ويرايشگر يا مشتري رد يا پاسخ منفي دريافت ميكنيم ، تمايل داريم كه اين ترجمه را به صورت خودكار به "من به درد نمي خورم" تبديل كنيم. اما حقيقت اين است كه تقريباً هميشه در مورد شما صادق نيست.
چگونه از پس رد يا انتقاد از طرف ويراستار يا مشتري برمي آييد؟
اينطور فكر كنيد اگر يك ويراستار از طريق ايميل به شما بگويد و به نظر لطيف مي رسد، احتمالاً كاري نيست كه شما انجام داده باشيد. به احتمال زياد او با بچه اش دعوا كرده است، يا صبح آن روز قهوه اش را نگرفته است، يا خواب زيادي نداشته است.
اگر رد شويد، معمولاً به اين دليل نيست كه چيزي را كه در آن قرار داده ايد واقعاً كافي نبوده است. اين معمولاً به اين دليل است كه مجله در حال بازسازي است، آنها همه اعضاي تحريريه خود را اخراج كرده اند، يا در اين مورد هيچ جايگاهي ندارند كه بخوبي باشد.
بنابراين دفعه بعدي كه از ارسال كار خود بيش از حد ترسيديد، زيرا نگران آنچه ويراستار فكر ميكند هستيد، بايد به ياد داشته باشيد كه او به شما فكر نميكند. او مثل بقيه در مورد خودش فكر ميكند. و وقتي نوبت به رد شدن ميرسد، بايد به خاطر داشته باشيد كه دلايل زيادي براي رد وجود دارد كه اصلاً ارتباطي با شما ندارد.
اگر هميشه نگران اشتباه در نوشتن هستيد، چه بايد بكنيد؟
اين را امتحان كنيد. چيزي را كه اشتباه تايپي در آن است بفرستيد. بنابراين بسياري از نويسندگان ميترسند كه كارهاي خود را به آنجا ارائه دهند، زيرا آنها نگران هستند كه اشتباه كنند. اما اين موضوع اينقدر مهم نيست.
خواهيد فهميد كه اشتباهات كوچك شما چقدر ناچيز است. مي توانيد ارسال كنيد با اشتباه تايپي در آن ايميل كنيد و به احتمال زياد در مورد آن چيزي نخواهيد شنيد. مرتكب شدن به اشتباهات كوچك عمدي از اين قبيل، شما را در برابر ترس از انجام اشتباه محفوظ ميكند. اين نوعي غلبه بر ترس است كه متوجه شويد اشتباه تايپي يك قاتل شغلي نخواهد بود.
آيا ساخت يك استراتژي ساختگي براي نويسندگان مستقل مفيد است؟
درست است كه به نظر كليشهاي ميآيد، اما موثر است. شما همانگونه كه احساس ميكنيد رفتار نميكنيد، بلكه همانگونه كه احساس ميكنيد احساس ميكنيد. بنابراين اگر مانند يك نويسنده با اعتماد به نفس رفتار كنيد، آن احساس را براي شما به دنبال خواهد داشت.
تصور كنيد در كار نويسندگي از هيچ چيز نميترسيد. به طور متفاوتي چه كار ميكرديد؟
ممكن است درخواستهاي بيشتري ارسال كنيد ، با موقعيتهاي بيشتر تماس بگيريد يا در مورد قراردادهاي بهتر مذاكره كنيد. شما احساس ترس خواهيد كرد، اما اگر به هر حال اين كار را انجام دهيد، به طور طبيعي اعتماد به نفس شما بالا مي رود.
اگر در تصور آنچه بدون ترس انجام مي دهيد مشكل داريد، از خود بپرسيد: يك نويسنده با اعتماد به نفس چه كاري انجام ميدهد؟ از نوشتن يك سوال احساس شرم داريد يا دكمه ارسال را فشار ميدهيد و به پروژه ديگري ميرويد؟ وقتي مثل يك نويسنده حرفهاي رفتار ميكنيد، حتي اگر بترسيد، ذهن شما شروع به درك چيزهايي ميكند كه غالباً به روشي مثبت انجام ميشوند و طبيعتاً ترس خود را از دست ميدهيد.
چگونه ترس از جلسات حضوري را كنار بگذاريد؟
نويسندگان آزاد تمايل به درون گرايي دارند. ايده اينكه در واقع شخصاً با شخصي صحبت كنيم كه قدرت استخدام ما را دارد به نوعي ترسناك است. بنابراين، يك راه عالي براي غلبه بر ناراحتيهاي خود قبل از انجام مصاحبههاي حضوري، تمرين با يك دوست است. از يكي از دوستان خود بخواهيد كه مدتي را شخصاً با شما بگذراند.
- گفتار آسانسور خود را تمرين كنيد.
- يك مشت سوال آماده كنيد تا مردم بتوانند در مورد خودشان صحبت كنند.
- دست دادن و زبان بدن خود را تمرين كنيد.
اگر ترس از شكست و كمال گرايي مانع شما ميشود چه بايد بكنيد؟
هيچ راه درستي براي نوشتن يا نوشتن در مورد چيز ديگري وجود ندارد. خيلي ذهني است اگر جايي در محدوده نرمال هستيد، وضعيت خوبي داريد. اگر مكانهاي خود را با مداد رنگي نمي نويسيد و 20 بار در روز با سردبيران تماس نميگيريد، خوب هستيد. تا زماني كه كاري كه انجام ميدهيد در جايي از ديوانه نبودن باشد، شغل فرلنسري شما خوب ميشود.
براي نوشتن نامه پرس و جو يا دريافت كار يك راه وجود ندارد. بسياري از نويسندگان فكر ميكنند كه چنين چيزي وجود دارد و وقتي نميتوانند آن را دريابند، هيچ كاري نميكنند. اگر ترس از درست انجام ندادن آن، يا ندانستن چگونگي درست انجام دادن، مانع از اين است كه كارهاي خود را بيرون از خانه انجام دهيد، بايد جلوي اين كار را بگيريد و فقط به دنبال آن باشيد.
اگر با اعتماد به نفس پايين در مورد حرفه نوشتن مستقل خود دست و پنجه نرم ميكنيد، در مورد ويراستارهاي تبليغاتي اضطراب داشته باشيد يا نگران باشيد كه اشتباه نكنيد، اين كاملا طبيعي است. حتي نويسندگان مستقل با سالها تجربه نيز هر از گاهي چنين احساسي دارند.